
کاش می شد از تنهایی گفت از چیزی که مثل خوره روحت را می خورد و جسم تو"...را اب می کند
تنهایی که تنهایت می گذارد تا عاشق و عاشقتر می شوی انچه که تو را به خیانت نزدیک و از خدا دور می کند
انقدر که از نگاه دیگران غافلی و از نگاه خدا دورتر کاش می شد با تو"...از تنهایی گفت
انقدر گفت تا از دیوار بی عبور تنهایی عبور کرد
کاش می شد انقدر از تنهایی گفت تا همچون غروری و همچون قلبی به پایت شکست
کاش می شد از تنهایی گفت و رفت تا به هم رسید
بازم دلم گرفته از روز و روزگارم چجوري بهت بگم که هنوزم دوست دارم
تو ديگه منو نميخواي از چشات اينو خوندم بايد ميفهميدم که پيش تو نمونم
يادت مياد ميگفتي که بري ميميرم بدون با دستاي تو فقط اروم ميگيرم
اينجا شد اخر راه ديگه با هم نباشيم با اينکه دوست دارم ولي بايد جداشيم
دست اونو گرفتي با چشام اينو ديدم وقتي اومدي کنارم انگار چيزي نديدم
ولي يه روز ميفهمي چقدر سخته عزيزم منم برم با يکي غيراز تو بشينم
يادت مياد يه روزي که من و تو با هم بوديم و اين خاطره کم مياري اخر
يه روز تو بي وفا با يکي ديگه بودي نميدونم چرا تو ديگه با من نموندي
مگه دوست نداشتم که گذاشتي رفتي پاشو برو عزيزم تو خودت اينو خواستي
يه روز ميشي پشيمون ولي فايده نداره چون ايندفعه دل من ديگه دوست نداره

نامه ی یک دلتنگ به عشقش
تموم وجودم اگه یه روز نباشی دنیا رو به اتیش میکشم.مهم نیست که عشق ما چه جوریه.شاید بعضیا بگن این یه هوس بچگانس.مهم نیست که عشق ما پنهونیه.مهم اینکه عشقه.دوست دارم و تا آخر دنیادوست خواهم داشت.بدون که من هیچ اغوشی رو حتی در اینده بجز آغوش تو نمی پذیرم.میدونم که یه روز میرسه که بهت میرسم.مهم این نیست بقیه چی میگن.مهم اینه که ما باهم باشیم.
عاشق دلتنگ تو: پریا
هی خانم
که خیره نگاه میکنی
لباسم شبیه او بود یا قد و قوارهام؟
شرم نکن/ من درد تو را میفهمم
من هم به یادِ او
به ابرها و آدمها
حتا به دیوار
خیره شدهام
هر چه دلت میخواهد نگاه کن
کسره/ علیرضا روشن/ نشر نیماژ
می نوازد سکوت،غم زیبای شب را...
لباس پولکی اش،چشمک میزند ستاره....
ماه نقره،میدرخشد نگین زیبای گردنش...
چه پهن گسترانده،چادر مشکی اش را...
.
.
.
گم میشوم من...نگاهم در تکاپوی یافتن تو...
تو به کدام ستاره خیره ای اکنون...
چه زیبا شده نگین گردن شب...
منعکس میکند رخ زیبارویی را...
راه، شیری رنگ است تا گم نکنم مسیر نگاهت را...
می دانم که قطره ی شبنم بر لبم...
همان بخار آه ه های توست...
" محسن "